به گزارش خبرگزاری حوزه، در روایاتی که از طریق شیعه و اهل سنّت نقل شده فضیلتهای بسیاری برای عبادت و راز نیاز در شب و روز خجسته نیمه شعبان بر شمرده شده است و این خود تمثیل زیبایی است از این موضوع که برای رسیدن به صبح وصال موعود باید شب وصل با خدا را پشت سرگذاشت، و تا زمانی که منتظر، عمر خویش را در طریق کسب صلاح طی نکند نم یتواند شاهد ظهور مصلح موعود باشد.
۱. حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایتست که از حضرت امام محمّد باقرعلیه السلام سؤال شد از فضل شب نیمه شعبان فرمود: آن شب افضل شبها است بعد از لیلة القدر خداوند در آن شب به بندگان فضل خود را عطا می فرماید و می آمرزد ایشان را به مَنّ و کَرَم خویش پس سعی و کوشش کنید در تقرّب جستن به سوی خدای تعالی در آن شب پس بدرستی که آن شبی است که خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدّس خود که دست خالی برنگرداند سائلی را از درگاه خود مادامی که سؤال نکند معصیت را و آن شب آن شبی است که قرار داده حَقّ تعالی آن را از برای ما به مقابل آنکه قرار داده شب قدر را برای پیغمبر ما صَلَّی اللَّهِ عَلِیهِ وَاله پس کوشش کنید در دُعا و ثنا بر خدای تعالی.
۲. پیامبر گرامی اسلام، صلّی اللّه علیه وآله: شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرییل به بالین من آمد و گفت: ای محمد!چگونه در این شب خوابیدهای؟ پرسیدم: ای جبرییل! مگر امشب چه شبی است؟ گفت: شب نیمه شعبان است. برخیز ای محمّد! پس مرا از جایم بلند کرد و به سوی بقیع برد، در آن حال گفت: سرت را بلند کن! امشب درهای آسمان گشوده میشوند، درهای رحمت باز میگردند و همه درهای خوشنودی، آمرزش، بخشش، بازگشت، روزی، نیکی و بخشایش نیز گشوده میشوند. خداوند در این شب به تعداد موها و پشمهای چهارپایان [بندگانش را از آتش جهنم [آزاد میکند. امشب خداوند زمانهای مرگ را ثبت و روزیهای یک سال را تقسیم میکند و همه آنچه را که در طول سال واقع میشود نازل میسازد. ای محمد! هر کس امشب را با منزّه داشتن خداوند (تسبیح)( سبحان الله )، ذکر یگانگی او (تهلیل)( لااله الا الله )، یاد بزرگی او (تکبیر) ( الله اکبر )، راز و نیاز با او (دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهای مستحب (تطوع) و آمرزش خواهی (استغفار) صبح کند، بهشت جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پیش از این انجام داده و یا بعد از این انجام می دهد، خواهد بخشید.
(ابن طاووس، علی بن موسی، أقبال الأعمال، ص ۲۱۲؛ المجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۹۸، ص۴۱۳)
۳. یکی از همسران پیامبر اکرم، صلّی اللّه علیه وآله، حالات ایشان را در شب نیمه شعبان چنین بیان میکند:در یکی از شبها که پیامبر خدا، صلّی اللّه علیه وآله، در نزد من بود ناگهان متوجه شدم که ایشان بستر خود را ترک کرده است، غیرت خاص زنانه به سراغ من آمد و به گمان اینکه حضرت نزد یکی دیگر از همسران خود رفته است به جستجوی ایشان پرداختم، امّا بناگاه دیدم که حضرتش مانند جامهای که بر زمین افتاده باشد به سجده رفته و چنین راز و نیاز میکند:
( أصبحت إلیک فقیرا خائفا مستجیرا فلا تبدّل اسمی و لاتغیِّر جسمی و لاتجهد بلائی و اغفرلی)
بسوی تو آمدم درحالی که تهیدست، ترسان وپناه جویم، پس نام برمگردان، جسم مرا تغییرمده، گرفتاریم را افزون مساز و از من درگذر.
آنگاه سر خود را بلند کرد و بار دیگر به سجده رفت و در آن حال شنیدم که می فرمود:
(سجد لک سوادی و خیالی و امن بک فؤادی هذه یدای بما جنیت علی نفسی یا عظیم ترجی لکلّ عظیم إغفرلی ذنبی العظیم فإنّه لایغفر العظیم إلّا العظیم) :
سراپای وجودم برای تو سجده کرده و قلبم به تو ایمان آورده است؛ این دو دست من با همه جنایتی که برخود روا داشته ام، پس از بزرگی که برای هر کار بزرگی امیدها به سوی تو است؛ از گناهان بزرگ من درگذر، جرا که از گناهان بزرگ در نمیگذرد مگر پروردگان بزرگ.
بعد از ادای این کلمات سر خود را بلند کرده و برای سومین بار به سجده رفت و این جملات را بر زبان جاری ساخت:
( أعوذ برضاک من سخطک و أعوذ بمعافاتک من عقوبتک و أعوذ بک منک أنت کما اثنیت علی نفسک و فوق ما یقول القائلون ) :
از خشم تو به خوشنودیت پناه میبرم، از کیفر تو به بخشش تو پناهنده میشود و از تو به سوی خودت پناه میجویم، تو همان گونهای که خود توصیف کردهای و بالاتر از آنی که گویندگان میگویند.
لحظاتی دیگر سر از سجده برداشت و دوباره به سجده رفت و در حالی که می فرمود:
(الّلهمّ إنّی أعوذ بنور وجهک الذی أشرقت له السموات و الأرض و قشّعت به الظلمات و صلح به أمر الأوّلین و الآخرین أن یحلّ علیّ غضبک أو ینزّل علیّ سخطک أعوذ بک من زوال نعمتک و فجاة نقمتک و تحویل عافیتک و جمیع سخطک، لک العتبی فی استطعت و لاحول و لاقوة إلّا بک) :
خدایا به نور وجه تو که آسمانها و زمین از آن روشن شده، تاریکیها با آن از بین رفته و کار پیشینیان و آیندگان با آن اصلاح شده است پناه میبرم، از اینکه به خشم تو گرفتار شوم و یا دشمنی تو بر من نازل شود. پناه میبرم به تو از زوال نعمتت، نزول ناگهانی عذابت، دگرگونی سلامتیات و همه آنچه که خشم تو را در پی دارد. خوشنودی نسبت به آنچه من در توان دارم از آن توست و هیچ حرکت و نیروی نیست مگر به سبب تو.
چون این حال را از پیامبر دیدم او را رها کردم و شتابان به طرف خانه حرکت کرد. نفسنفس زنان به خانه رسیدم. وقتی پیامبر صلّی اللّه علیه وآله، به خانه برگشتند و حال مرا دیدند گفتند: چه شده است که اینچنین به نفسنفس افتادهای؟گفتم: ای رسول خدا من به دنبال شما آمده بودم، پس فرمود:آیا میدانی امشب چه شبی است؟! امشب شب نیمه سعبان است. در این شب اعمال ثبت میگردند، روزیها قسمت میشوند، زمانهای مرگ نوشته میشوند و خدواند تعالی همه را میبخشد مگر آنکه به خدا شرک ورزیده یا به قمار نشسته است. یا قطع رحم کرده یا برخوردن شراب مداومت ورزیده یا بر انجام گناه اصرار ورزیده است.
(ابن طاووس، علی بن موسی، همان، صص۲۱۷-۲۱۶)
۴. پرسشی که با مطالعه روایت های بالا به ذهن خطور میکند این است که چرا با اینکه در بسیاری از روایات تصریح شده که تعیین زمان مرگ مردمان و تقسیم روزی آنها در شب قدر و در ماه مبارک رمضان صورت میگیرد، در دو روایت یاد شده شب نیمه شعبان به عنوان زمان تقدیر امور مزبور ذکر شده است؟
مرحوم سیّد بن طاووس (م ۶۶۴ ق.) در پاسخ پرسش یاد شده میگوید:شاید مراد روایات مزبور این باشد که تعیین زمان مرگ و تقسیمروزی به صورتی که احتمال محو و اثبات آن وجود دارد، در شب نیمه شعبان صورت میگیرد، اما تعیین حتمی زمان مرگ و یا تقسیم حتمی روزیها در شب قدر انجام میشود. و شاید مراد آنها این باشد که در شب نیمه شعبان امور مزبور در لوح محفوظ تعیین و تقسیم میشوند، ولی تعیین و تقسیم آنها در میان بندگان در شب قدر واقع میشود. این احتمال هم وجود دارد که تعیین و تقسیم امور یاد شده در شب قدر و شب نیمه شعبان صورت گیرد، به این معنا که در شب نیمه شعبان وعده به تعیین و تقسیم امور مزبور در شب قدر داده میشود. به عبارت دیگر اموری که در شب قدر تعیین و تقسیم میگردند، در شب نیمه شعبان به آنها وعده داده میشود. همچنان که اگر پادشاهی در شب نیمه شعبان به شخصی وعده دهد که در شب قدر مالی را به او میبخشد، در مورد هر دو شب این تعبیر صحیح خواهد بود که بگوییم مال در آن شب از آن حضرت چنین بخشیده شده است.
(همان، ص۲۱۴)
۵. کمیل بن زیاد از امام علی علیه السّلام، چنین روایت میکند که:در مسجد بصره در نزد مولایم امیرالمؤمنین نشسته بودم و گروهی از یاران آن حضرت نیز حضور داشتند، در این میان یکی از ایشان پرسید: معنای این سخن خداوند که: «فیها یفرق کل أمر حکیم»(سوره دخان (۴۴) آیه ۴.)؛ در آن شب هر امری با حکمت معین و ممتاز میگردد، چیست؟ حضرت فرمودند:قسم به کسی که جان علی در دست او همه امور نیک و بدی که بر بندگان جاری میشود، از شب نیمه شعبان تا پایان سال، در این شب تقسیم میشود. هیچ بندهای نیست که این شب را احیاء دارد و در آن دعای خصر بخواند، مگر آنکه دعای او اجابت شود.» پس از آنکه امام از ما جدا شد، شبانه به مزلش رفتم. امام پرسید: چه شده است ای کمیل؟ گفتم ای امیرمؤمنان آمدهام تا دعای خصر را به من بیاموزی، فرمود: بنشین ای کمیل! هنگامی که این دعا را حفظ کردی خدا را در هر شب جمعه، یا در هر ماه یک شب، یا یک بار در سال یا حداقل یک بار در طول عمرت، با آن بخوان، که خدا تو را یاری و کفایت میکند و تو را روزی میدهد، و از آمرزش او برخوردار میشوی، ای کمیل! به خاطر زمان طولانی که تو با ما همراه بودهای بر ما لازم است که درخواست تو را به بهترین شکل پاسخ دهیم، آنگاه دعا را چنین انشاء فرمود (شایان ذکر است که این دعا همان دعایی است که امروزه آن را با نام دعای کمیل می شناسیم.)
(ابن طاووس، علی بن موسی، همان، ص۲۲۰)
۶. امیرمؤمنان علی، علیه السّلام، در روایتی دیگر در فضیلت شب نیمه شعبان چنین میگوید: در شگفتم از کسی که چهار شب از سال را به بیهودگی بگذراند: شب عید فطر، شب عید قربان، شب نیمه شعبان و اولین شب از ماه رجب... .
مجلسی، محمد باقر، همان، ج۹۸ ص۸۷، ح۱۲
۷. از امام صادق، علیه السّلام، روایت شده که پدر بزرگوارشان در پاسخ کسی که از فضیلت شب نیمه شعبان از ایشان پرسیده بود فرمودند: این شب برترین شبها بعد از شب قدر است، خداوند در این شب فضلش را بر بندگان جاری میسازد و از منّت خویش گناهان آنان را میبخشد، پس تلاش کنید که در این شب به خدا نزدیک شوید. همانا این شب، شبی است که خداوند به وجود خود سوگند یاد کرده که در آن درخواست کنندهای را، مادام که درخواست گناه نداشته باشد، از درگاه خود نراند. این شب، شبی است که خداوند آن را برای ما خاندان قرار داده است، همچنان که شب قدر را برای پیامبر ما، صلّی اللّه علیه وآله، قرار داده است. پس بر دعا و ثنای بر خداوند تعالی بکوشید، که هر کس در این شب صدمرتبه خداوند را تسبیح گوید، صد مرتبه حمدش را بر زبان جاری سازد، صد مرتبه زبان به تکبیرش گشاید و صد مرتبه ذکر یگانگی (لا اله الا اللّه) او را به زبان آورد، خداوند از سر فضل و احسانی که بر بندگانش دارد، همه گناهانی را که او انجام داده بیامرزد و درخواستهای دنیوی و اخروی او را برآورده سازد، چه درخواستهایی که بر خداوند اظهار کرده و چه درخواستهایی که اظهار نکرده و خداوند با علم خود بر آنها واقف است... .
(ابن طاووس، علی بن موسی، همان، ص۲۰۹؛ المجلسی، محمد باقر، همان، ج۹۴، ص۸۵، ح۵؛ الصدوق، محمد بن علی بن الحسین، همان ج۲، ص۴۲۴، ح۱ )
۸. آنچه ذکر شد بخشی از روایات فراوانی است که در فضیلت احیاء نیمه شعبان وارد شدهاند، امّا باید دانست شرافت این شب خجسته، علاوه بر همه آنچه که بیان شد، به اعتبار مولود مبارکی است که در این شب قدم به عرصه خاک نهاده است. وجود مقدسی که سالها پیش از تولدش مژده میلاد او به مسلمانان داده شده بود و شاید همه عظمت این شب و تکریم و بزرگداشتی که در کلمات معصومان، علیهم السّلام، از آن شده است به خاطر وجود همین مولود مبارک باشد. چنانکه بزرگانی چون سیّد بن طاووس به این موضوع اشاره کرده و بر همگان لازم دانستهاند که در این شب خدای خویش را به سبب منّت بزرگی که با میلاد امام عصر، علیه السّلام، بر آنها نهاده سپاس گویند و تا آنجا که توان دارند شکر این نعمت الهی را به جای آورند.
( ابن طاووس، علی بن موسی، همان، ص۲۱۸)
۹. در یکی از دعاهایی که در شب نیمه شعبان وارد شده است چنین می خوانیم:
اللّهم بحقّ لیلتنا هذه و مولودها و حجّتک و موعودها الّتی قرنتَ إلی فضلها فضلاً فتمّت کلمتک صدقا و عدلاً لامبدلّ لکلماتک... : بار خدایا تو را میخوانیم به حق این شب و مولود آن، و به حق حجّتت و موعود این شب، که فضیلتی دیگر بر فضیلت آن افزودی و سخن تو از روی راستی و عدالت به حدّ کمال رسیده و هیچ کس را یارای تبدیل و تغییر سخنان تو نیست.
(همان، ص۲۱۹)
امیدواریم که خداوند به برکت مولود با عظمت شب نیمه شعبان به همه ما توفیق درک فضیلت های این شب خجسته را عطا فرماید و همه ما را از زمره یاوران و خدمتگزاران مولود این شب قرار دهد.